“سرو چهار هزار و پانصد ساله”، “مسن ترین موجود زنده ایران”، “دومین درخت کهنسال و ارگانیسم زنده جهان”، “دومین اثر طبیعی ایران ثبت شده در فهرست میراث ملی” تنها چند عنوان مهم سرو کهنسال ابرکوه است .
سرو ابرکوه یا سرو ابرقو، که با نام “پارسیک” شناخته می شود، در قسمت جنوب غربی شهر ابرکوه واقع شده و شهرت و اهمیت تاریخی به این شهر داده است. این درخت چهار هزار و پانصد ساله، بعد از قله سرفراز دماوند در تهران، دومین اثر طبیعی ایران است که در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.
تنه این درخت، قطری در حدود 5/4 متر دارد که محیط تنه آن در روی زمین به یازده و نیم متر می رسد، همچنین شاخه های آن 85/1 متر قطر دارند وارتفاع آن 35 متر و محیط آن 18 متر است.
در اوایل سال 2010 میلادی، روزنامه چاینادیلی درگزارشی ویژه، نام ده درخت کهنسال دنیا را اعلام کرد که در میان آنها، سرو ابرکوه با بیش از4هزار و پانصد سال قدمت در استان یزد، در رده دوم این لیست به چشم می خورد و به عنوان دومین اورگانیسم زنده روی زمین معرفی شد.
مسوسلاه (Methuselah) در کوهستان های کالیفرنیای آمریکا، با سنی معادل 4هزار و 800 ساله کهنسال ترین میراث طبیعی دنیا قرار گرفته است. درختی به نام آلرک در پارک ملی شیلی با 3600 سال عمر در ردیف سوم و درخت سروی به نام سناتور با 3400 سال عمر در پارک ملی فلوریدا، در رده چهارم قرار دارند.
چند سال پیش هم دانشمندان کشور ژاپن و روسیه پس از بازدید از سرو ابرکوه عمر آن را تا 8 هزار سال تخمین زدند اما الکساندر روف، دانشمند روسی عمر این درخت را بین چهار هزار تا چهار هزار و پانصد سال برآورد کرده است.
جالب است بدانید که مارکوپولو در خاطرات سفرش به ایران می نویسد: «یکی از چند سروی که در ایران دیده ام سرو خوش بالای ابرکوه است که همچون آبشاری سبز از آسمان بر روی زمین تنیده ابرکوه فرو می آید و از هر طرف که وارد ابرکوه شوی سرو کهنسال و پر طراوت مانند چراغ دریایی سبزی ما را به بندر دریای کویر و خورشید تابان فرا می خواند. »
حمدالله مستوفی هم در کتاب «نزهت القلوب» که در سال 740هجری قمری تالیف شده است، درباره این سرو آورده است :« آنجا سروی است که در جهان شهرتی عظیم دارد. چنانچه سرو کشمیر و بلخ شهرتی داشته و اکنون این از آنها بلند تر و بزرگتر است.»
کاشت توسط زرتشت
در اسطوره های ایرانی «سرو ابرکوه» را با عنوان «درخت زرتشت» یاد کرده اند و کاشت این سرو را به حضرت زرتشت نسبت می دهند و معتقدند که زرتشت، وقتی در اسفندماه به ابرکوه رسید، بذر سرو را در این دشت کاشت و به مردم این شهر نوید داد که درختی ماندگار در شهرشان خواهند داشت که تاریخ پادشاهان را از سر می گذراند و در کتب چنین آمده است.«زرتشت ، چون موسم اسپند به ابرکو رسید، با دست خود بذر سرو بر این دشت فشاند و بر مردمان نوید داد که درختی در آن میان بماند تا ببیند درفش فرزندش بهرام، پادشاه صبح دم رستاخیز را.»
کاشت توسط پسر نوح
برخی دیگرازمورخان معتقدند نهال این درخت را «یافث» ، «پسر نوح نبی» پس از طوفان معروف، در محل فعلی غرس نموده است. یافِث در عهد عتیق به عنوان یکی از پسران نوح نامیده شده است. در میان مردم او به عنوان جوان ترین پسر نوح معروف گشته ولی برخی متون او را پسر ارشد نوح می دانند. او و همسرش از جمله کسانی بودند که سوار کشتی نوح شده و نجات یافتند.
سرو ابر کوه، نماد ایرانیان
نماد سرو به عنوان یکی از نماد های مهم در ایران باستان شناخته می شود در نگاره ها و آثار باستانی مانند حجاری های دوره هخامنشی در تخت جمشید، نماد درخت و به طور خاص، سرو آورده شده است. در فرهنگ ایرانیان قدیم آمده است : سرو به دلیل آن که درختی همیشه سبز است، همواره در ایران اهمیت خاصی داشته است و سرو کهنسال ابرقو نیز که آن را سرو زرتشت می نامند، نمادی از همین امر به شمار می رود.
در پارچه بافی ها هم به گونه ای گیاه ، درخت و همان سرو خمیده که بعدها در فرهنگ ایرانی ترمه نامیده شده، دیده می شود. سرو ابرقو در دیگر هنر های ایرانی نیز به چشم می خورد. مینیاتور بهترین مجال برای شناسایی این درخت کهنسال است که به شکلی منحصر به فرد در آثار هنرمندان این مرز و بوم جلوه کرده است. سرو ابرقو، این نگین سبز کویر ایرانیان در تمامی جهان به عنوان نمادی از زندگی و زیبایی، معرفی شده است.
منبع : yazdfarda.com
بازنشر » berroz.com